نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

گلدان...

مامان بابا این آخر هفته که اومده بودن مشهد ، برام دو تا گل آورده بودن ، که هنوز ریشه ی زیادی نزده بودن و داخل آب بودن...یکی گل یخ ، یکی قاشقی ، گذاشتمشون داخل اتاق تا چند روز بعد داخل گلدون بکارمشون...این بار باید برم گلدونای قشنگتری بخرم براشون ، گلدونایی که  ارزش این گل ها رو داشته باشن...گل هایی که طبیعتا خیلی برام عزیزن...


این چند روز ، از پنج شنبه تا امروز ، سر راندها دو بار مریض معرفی کردم ، که هردوبار دکتر «خ» بودن و دیدن که به مریضایی که باید شرح حال میگرفتم مسلط بودم و درباره ی بیماری هاشون اطلاعات خوبی دارم و تقریبا پرونده شون رو تا حدود زیادی مسلطم...! دکتر «ص» هم که یه مقدار سخت گیر ترن ،  روز پنج شنبه بودن و سخت گیری خاصی نکردن و به معرفی  اشکالی نگرفتن...خداروشکر این چند روز به خیر گذشت ، امیدوارم تا آخر روماتو همینطور به خیر بگذره!!


ژان کریستف می خونم...دویست صفحه ی آخرشم...خیلی طول کشید خوندن این رمان ، البته خودم انتظار داشتم که طول بکشه ، چون توی بخش داخلی بودیم و حتی با خودم می گفتم شاید نشه تا آخر بخش تموم بشه ، ولی بازم میشد زودتر تمومش کرد...


این روزا یه کم از اون رخوت مسخره دورتر شدم...یه مقدار درس می خونم ، یه کم کتاب ، و یه مقدار میرم می چرخم و حس و حال بهتری دارم...







نظرات 4 + ارسال نظر
ساره سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 12:38 http://sarehrajabzadeh.blogsky.com

من عاشق گل یخم...خیلی خوبه خیلیییی.

خیلیییی خوبه...عالیه اصنننتوی گلخونه ی بیمارستان قائم که رفتیم چندهفته قبل ، یه باغچه ی دو متر در یک متر پر بود از گل یخ ، با گلای صورتی و خوشگلش...بتونم عکسش رو میذارم اینجا

Am g سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 10:29

عه دختر دایی تا مشهد اومده خب فرمونو کج کنین اینورم بیاین بابا،
همش تقصیر شماس درست تموم نمیشه ,هرچند اصن نیاین

یه فرمون کج کردن باعث میشه مسافت طی شده تقریبا شیش برابر بشه ها

Amg سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 10:21

خوشبحالتون که از رخوت در اومدین.خب بازم خوشبحاله شما پسرا که هروقت دلتون بگیره میتونین برین دور بزنین
چه عامله خوبی بوده که شمارو از رخوت در اورده،جای شکرش باقیه.

ممنون ازتون ...آره خداروشکر این رخوت یه مقدار رخت بر بسته فعلا ...

Baran سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 09:45 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام بر شما دکتر میم عزیز و بزرگوار
به به،مامان و بابا خودشون گلن و همراه خودشون دوتا گل آوردن ؛واسه دکترمیم دسته گل شون
خدا شما رو همراه عزیزان عزیزتون حافظ و نگهدار باشه؛دکترمیم جان

گلا تونم پر ریشه بشن و ؛توى گلدون پربرگ و برچه و شاداب...


منم امیدوارم و دعا گو؛
ان شاء الله تا آخر روماتو تا آخر همینطور بخیرو ،...بگذره

الهی شکر ،برای این روزها و،....باقی قضایاش

سلام و درود فراوان خدمت شما حضرت باران
زنده باشین و تندرست و شادمان همیشهلطف دارین فرااوااان
ایشالا ایشالا...یک بغل گل یاس و یخ و حسن یوسف تقدیم شما

ان شاالله...امروز هم روز خوبی بود خدا رو شکر
امیدوارم هرروزتون پر از شادی و لبخند و خوشدلی باشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.