ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امشب ، ماه کامله ...نمی دونم چرا ، نمی دونم از کِی ، و نمی دونم چطوری ، عاشق ماه شدم ، ولی از وقتی یادمه ، با دیدن ماه کامل ، یه جورایی محوش می شدم ، اصن انگار که سِحر شده باشم ، یهو نگاهم ثابت میشد روی ماه...بعضی وقتا ، موقع قدم زدن ، که ماه رو میبینم ، ممکنه اونقدر محو نگاه کردنش بشم که همه چیِ همه چی یادم بره برای چند لحظه و بعد یهو ببینم چند لحظه کاملا از خودم غافل بودم...
یادمه یه شب ، پونزده ماه قبل ، با علیرضا تا در صارمی قدم زدیم و صحبت کردیم ، و بعدش اون رفت خونه و من برگشتم ...ساعت دوازده شب بود ، توی مسیر برگشت ، از لابلای شاخ و برگ درختا ، ماه رو نگاه می کردم که کامل بود ، کامل کامل کامل ، و نقره ای نقره ای ، اون قدر جذاب که دلم می خواست بغلش کنم و ببوسمش...
وسط نوشتن این متن ، رضا زنگ زد ، نیم ساعت با هم صحبت کردیم ، تولدم رو پیش پیش تبریک گفت ، و از همه چی صحبت کردیم ...سال قبل همین موقعا ، قبل این که این قدر دست و پامون بسته ی بخش و بیمارستان بشه ، خونه بودیم و تقریبا هرشب ، میرفتیم پارک و ورزش و کافینو و به معنای واقعی زندگی می کردیم...ولی امسال ، دورِ دوریم ...دورِ دور...و لعنت به این دوری ها...
منو بردی به خاطرات حوا اثر مارک تویین/ تواین.
مهتاب رو خیلی دوس دارم...خیلی...
ممنونم که این کتاب رو معرفی کردی بهم...دوس دارم بخونمش و فضاسازی متنش رو بخونم
باآرزوی بهترین ها،..لبخند خاص خدا؛برای شما دکتر میم عزیز و گرامی...میلادتان مبارکککک
خدایا شکرت
خیلی خیلی ممنونم ازتون و امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشین
ممنونم واقعاااا ازتون
تماشای ماه شب ۱۴ بی نهایت زیباست
سلام...
بله واقعا زیبااااست...واقعاااا