نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

غروب...

❊ دلگیری متصل شده به این غروب ها کی میخواد تموم شه...؟البته فکر می کنم روز به روز بیشتر خواهد شد...روز به روز بیشتر و بیشتر ، تا وقتی که آدم رو از پا در بیاره...




❊عکس مربوط هست به دو تا برگ روی چمنای کنار گلستان...برگ ریزون کم کمک داره میرسه...هوای مشهد به نسبت دو هفته ی قبل کاملا تغییر کرده و قشنگ میشه پاییز رو حس کرد...



❊ هر سال ، اول بهار ، با خودم میگم خوب ، خوب شد که پاییز و زمستون تموم شد...و باز ته دلم خالی میشه و با خودم میگم چهار روز دیگه پاییز میرسه! و الان که پاییز میرسه یاد اول بهار می افتادم و دلم یه طور غریبی ، میگیره...

 


هواى گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه میبرى از غصه ها به شانه ى کى...؟

 مهدى فرجی



نظرات 3 + ارسال نظر
بهامین دوشنبه 12 شهریور 1397 ساعت 11:40 http://notbookman.blogsky.com

پادشاه فصل ها پاییز:)
من عاشق پاییزم.

چه تصویر های قشنگی مخصوصا آخرین عکس

پاییز خوبه ، ولی یه غم نهفته ای تو خودش و حتی اسمش داره...
ممنون ممنون واقعا
ایشالا که پر از قشنگی باشه هر روزتون

Baran یکشنبه 11 شهریور 1397 ساعت 11:05 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلاااام آقای دکتر میم عزیز
به به؛چه تصاویری آقای دکتر میم جان
هرسه تصویر رو دوست دارم؛تصویر سوم رو یه کوچولو؟نه نه،خیلی بیشتر


عنوان تونو حرف نداره،...
خدا نکنه از پادربیاره...ببایستی به برکت همین غروبها متصل شد...
واسه همین پاییزه که مولانا فرموده؛
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او...

سلام حضرت باران جان
ممنون ممنوووون
زنده باشین ...خیلی ممنون از لطف تون ...

بسیار سپاسگزارم حضرت باران
چه کنیم از غم ؟ چه کنیم از اندوه...

ممنون از همراهی همیشگی و مهربانانه تون ، حضرت باران

وجدان شنبه 10 شهریور 1397 ساعت 22:06 http://parsehdarkhalseh.blogfa.com

همش آدم فک میکنه میخواد بره مدرسه
پاییز غم انگیزه چون منو یاد مدرسه میندازه
صبای زود بیدارشدن
ساعتای طولانی تو قفس موندن
عصرای کوتاه
شبای بلند که واسه آدم خیلی کوتاهه
چون وقتی تموم شد دوباره تو میمونی و صبای زود و ساعتهای طولانیو عصرای کوتاه
درس خوندن مرده شور بردم که دیگه گفتن نداره
راستی میم کم پیدایی
نگو که وقت ندارم
چون که تو وبلاگ بالون جونم دیدمت داشتی واسه خود
این اونور میرفتیا
بگم
سلام بی سلام

اره پاییز رو زیاد حال نمی کنم با روزا و شباش...
کلا دوست دارم روزا بلند باشه...تابستون و بهار رو هم واسه همین دوست دارم...
هاااا ببخشید میام حتما سر میزنم
سلام با سلام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.