ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جمعه ی ساکت
جمعه ی متروک
جمعه ی چون کوچه های کهنه ، غم انگیز
جمعه ی اندیشه های تنبل بیمار
جمعه ی خمیازه های موذی کشدار
جمعه ی بی انتظار
جمعه ی تسلیم
خانه ی خالی
خانه ی دلگیر
خانه ی دربسته بر هجوم جوانی
خانه ی تاریکی و تصور خورشید
خانه ی تنهایی و تفأل و تردید
خانه ی پرده ، کتاب ، گنجه و تصاویر
آه، چه آرام و پرغرور گذر داشت
زندگی من چو جویبار غریبی
در دل این جمعه های ساکت دلگیر
آه، چه آرام و پرغرور گذر داشت…
فروغ فرخزاد
دقیقا جمعه بدترین روز هفتس ی روز دلگیر
واقعا هااااا
سلام:من از روزهای هفته جمعه رو بیشتر دوست دارم مخصوصا امروز که حسابی بارون می بارید
موفق باشید و دلتنگی ازتون دور
سلام



چه عجب باز به عرصه ی وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی برگشتین!
خوش به حالتون جمعه هاتون بارونیه!
ما که اینجا ابری بود فقط!
البته دیشب بارون اومد نصفه شبی!
شمام موفق باشید و شاد
مگر می شود دلتنگ نباشم؟!
وقتی که جمعه باشد
و
ابرهای سیاه در دل آبیِ آسمان رخنه کرده باشند
و
تو نباشی!
سپاس از همراهی تون...
جالب گفتید . موفق باشی.
سپاسگزارم «مرد متأهل» عزیز

فروغ خیلی حرف هاش جالبه ...از جمله همین
جمعه...
هم حس خوبی داره هم بد...
ولی بعضی جمعه ها عجیب دلگیر میشن...
امیدوارم جمعه هاتون شاد باشه.
اره خوب...
اون که مسلما...
دیروز واسه من بد نبود خدا رو شکر...
ولی بعضی وقتا خیلی رو مخ میشه!
جمعه ب خودیه خود دلگیره بعد حالا ابری هم هست
آره واقعا...
جای مام ابریه !