اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!
اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم...
مولانا جلال الدین
میم!
چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 18:53
عطار عاشق بودآقا،جدای آنکه فارغ بود،یا صاحب قایق بود
یا مردی از شارق بود
شایدم سارق بود...!!!....هههه...
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
عارفان سیر الی الحق می کنند
ما ب فکر سرقت آلوچه ایم...........
عالی....دمت گرم....خیلی خندیدم.....