ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امروزی که گذشت ، دو تا از مزخرف ترین امتحانای عمرم رو گذروندم!درس فارماکولوژی یا همون داروشناسی و درس پاتولوژی یا آسیب شناسی! خدا رو شکر به خیر و خوشی و با لطف و یاری خدا و دعای پدر و مادر و آبجی ها و پدربزرگ و مادربزرگ و دایی و سایر بستگان و دوستان و آشنایان و ذوی الحقوقین ، نمره ی بالای پنجاه درصد این دو تا درس هم گرفته شد تا برگ زرین دیگری بر پرونده ی علمی نه چندان پربار بنده اضافه بشه! دیشب ، قبل از این که سر بر بالین بذارم ، یه مروری کردم بر داروهایی که باید برای امتحان می خوندم ! اسامی بعضی هاشون به نحوی خزعبل و پیچیده بود که تمامی اجداد و اسلاف خانوادگی بنده ، جلوی چشمانم رژه می رفتن! همین هم باعث شد که تصمیم قطعی بگیرم برای این که در کورس بعدی که از قضا ، از فردا(یعنی امروز ، چون الان در دوشنبه هستیم!) شروع میشه ، درس خوندن رو به طور جدّ و سرسختانه ، شروع کنم و کاری کنم که درس ها ، برای دو سه روز به امتحان ، روی هم تلنبار نشن! ولی همین که امتحان رو دادم و از جلسه بیرون اومدم ، فهمیدم که این تصمیم ، چندان هم عاقلانه نبوده و نیست و تصمیم صحیحی اتخاذ نشده و ناشی از هیجانات شب امتحان بوده! برای همین ، تصمیم گرفتم که در طول کورس ، و بلکه کورس های آینده نیز ، همین روال سابق و همیشگی سه سال تحصیل در دانشگاه ـ یعنی استراحت و فعالیت های غیر درسی و رمان و شعر و کتاب خوندن و هرازچند گاهی اگر توفیقی دست داد درس خوندن ـ رو ادامه بدم که به قول بزرگان : ترک عادت موجب مرض است!
باشد که مقبول افتد!
دعای خیر پشت وپناهت موفق وسلامت باشی
سلام...


خیلی ممنوووونم
التماس دعا
با آرزوی پاسی برای شما...
بهم سر بزنید. ...
سلام
سپاسگذارم
چشم حتما