ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امروز مورنینگ رو به سلامت رد کردم!! دیشب خونریزی گوارشی رو خونده بودم تا اگه استاد درباره ی بیمار امروز که همون مشکل رو داشت سوال کرد ، بتونم جواب بدم ، و خداروشکر سوالایی که پرسید رو تقریبا جواب هم دادم!
شب با تنضیف رفتیم قدم زدیم...تقریبا یک ساعت! روز بدی نبود!
خدا رو شکر طوفان چند روز قبل رد شد و میتونه باز یه مدت به روال سابق برگرده زندگی!
راستی ، یه چیزی ، توی وبلاگ حضرت باران (http://haftaflakblue.blogsky.com)، یه پست دیدم درباره ی لی لی ، شاید بتونم قول بدم اگه توی این روزا ، چند تا بچه رو دیدم که دارن توی کوچه لی لی بازی می کنن رو ببینم ، برم و چند دقیقه ، لااقل یه دور ، باهاشون بازی کنم!:))))))
من کلا به تحصیل و سن دقت نمیکنم ،بنظرم تا فرصتو از دست ندادین و سنتون بالاتر نرفته برین و یاد اوره خاطرات بشین ،خجالت داره ولی لذتشم بدک نیس،بعدش میرین توفکره بچگیتون
آره به نظرم باید بعضی وقتا تعلقات دست و پاگیر رو رها کرد و اون کاریو انجام داد که دل مون هوسش رو کرده...بدون هیچ خجالت و احساس پشیمونی ای...
دانشجو پزشکی هستین؟؟
موفق باشی در هر زمینه و رشته ای:)
قلم خوبی دارین:)
بله ، با اجازه تون

شما هم موفق باشی





ممنونم خیلی
بازم تچکر فراوااان
الهی شکر،...خدایا شکرت...








راجب لی لی؛جدا عرضی نیست.آخه این روزا کسی جراعت اینو نداره بچه ها رو بفرسته بیرون،...واسه همینه که من گفتم؛برم چند تا خانم پرستارای بخش رو بیارم و مشغول لی لی بشن و...((((:
دکتر میم؟نفس عمیق
ا مرسی واقعا
خیلی خیلی ممنوونممم

خدا رو هزار مرتبه شکر!












آره الان متاسفانه بچه ها به دلایل مختلف دیگه توی کوچه و خیابون کمتر میان واسه بازی! هم امنیت تاحدودی پایین و هم عادت به بازی های کامپیوتری و موبایل!
چشممم چشممم
هم چنین ، ممنوون از شمااا