ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیشب اینجا برف اومد! یه برف خیلی قشنگ و آروم و ملایم ، رفتیم قدم زدیم زیر برف و یه مقدار خرت و پرت خریدم و بازم قدم زدیم و دو ساعت بعد برگشتم اتاق ، هوا هم سرد بود ، تا حدود ساعتای یک که بیدار بودم هنوز داشت برف میومد.
صبح که بیدار شدم چِشَم به کوهای اطراف افتاد که پر بودن از برف ، و درختا هم همینطور ، یه عکس گرفتم ازشون؛ نزدیکای ظهر هم دوباره برف شروع شد و تا عصر بارید؛ چند تا اسلوموشن گرفتم از بارش برف.
امشب بعد از شام ، دو تا از وویس هایی که پارسال اوایل زمستون از شعرخوندن خودم توی اتاق گرفته بودم رو پیدا کردم ، دو تا از شعرای ابتهاج رو خونده بودم؛ نمیدونم چرا موقع شنیدن شون یه مقدار چشام نمناک شد و قفسه سینه م گرفت یه کم! این عمرِ گذشته رو کجا میشه دریابیم؟ نشستم چندتایی غزل از منزوی خوندم و چندتاشون رو هم بلند خوندم و صدام رو ضبط کردم همینطوری ، واسه آینده ، که به یادگار یه چیزی از خودم ، ازین روزا داشته باشم...
اسفند رو دوست دارم ، هوا خیلی خوب میشه ، بوی عید کم کم سرک میکشه لابلای شاخه های درختا ، زمین و آسمون پررنگ تر میشه و انگار که همه چی داره تر و تازه میشه؛ مخصوصا این که خوبی امسال اینه که توی اسفند هیچ امتحانی ندارم و میتونم راحت برم بیرون قدم بزنم ، کتاب بخونم و زندگی رو راحت تر از قبل بگیرم...
برف امسال من رو یاد برف های سالای اخیر انداخت ، یاد برف سال کنکورم و قدم زدن تنهایی توی برف و سکوت و سرما ، برف دو ، ترم سه و ترم پنج ؛ و چقدر خاطرات توی ذهنم شفاف و روشن باقی می مونه
درود بر شما
سالها بگذشت از پی سالها ها
ما هنوز در انتظار سالها
سلام و درود بر شما...
سال ها گر رفت گو رو باک نیست
تو بمان ای انکه چون تو پاک نیست...!
درود و بیکران سپاس،بابت پاسخ تون❤






جان تان سلامت و دل تان خوش...❤
یه نفس عمیق
والبته منم یادم نرفته،حالا که بچه ها رو توی کوچه نمی بینیم،برو بچ های پرستاری رو بیاریم و...
تندرست و
شاد زی دکتر میم جان
خواهش فراوان حضرت باران







زنده باشین و شاد و تندرست
به به به
موفق و شاد و بهاری احوال باشین
درود بر دکتر میم جانِ الی احسن الحالِ خودمان













راستی ؟این آمپول نورو بیون؟ چه عوارضی داره؟وآیا واسه فاویسمی ها موردی نداره؟


به قول اَجی،تی ارسو قُربان بلامیسر❤
این عمر گذشته رو در خودت و
خویشتن شریفت دریباب ،گل پسر جان
چه خوب که،اسفند ماه امتحان ندارین.واین قدم زدن ها با خاطری آسوده،نوش جون تون ❤
اینجور قدم زدن ها،توی همچین ماهی خیلی می چسبه.آدم دوست داره روی سنگ جدول راه بره.،،،بعد بپره پایین و
سوت بزنه راه بره.یا یه چوبی بکشه به نرده ها و
وقت عبور دس بکشه به درختاها و
لپ کاج و سرو ...بکشه
مراقب خودتون باشن دکتر میم جان
پیشاپیش ،نوروز بر شما مبارک
چیه دکتر جان؟نیاز به بستری شدن دارم؟
می بینی دکتر میم جان؟حس اونی رو دارم که ،رفته عید دیدنی ،دفترچه اش رو هم با خودش برده،...دیگه باقیش روخودتون
شاد زی بلامیسر
درود خداوند بر شما ای بارانِ جان




راستی ، یادم نرفته این قولی رو که داده بودم ، که اگه بچه هایی رو.ببینم توی کوچه خیابون که مشغول لی لی بازی هستن ، باهاشون چند دقیقه ای لی لی بازی کنم





خویشتن خویش را درمی یابیم ، لیک کاش میشد عمر گذشته را نیز دریافت...
بعله بعله ، الحق که درست فرموده اید حضرت بارانِ جان
والا یه نگاهی که انداختم منع خاصی ندیدم برای مصرف نوروبیون ، فقط خطرات جانبی ش همون واکنش های حساسیتی معمول بود که برای بیشتر تزریقات ها انجام میشه ، فقط قبل از بزریق حتما به تزریق کننده ی محترم فاویسم رو تذکر بدین بدک نیست
تن تون سلامت و لب تون خندون
چه خوب برف
کاش آسمون شهر منم ،برفی میشد
جای شما خالی
البته برف زیادی بر زمین ننشست ، اما بارشش زیبا بود
به رسم اتفاق به خانه شما سر زدم .
موفق و پیروز باشید
خوش اومدین و بسیار خوشحالم از اشنایی با شما


همچنین شما هم موفق باشین
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که بازآید به کنعان غم مخور...
جهت مزاح
بازگشت شما رو تبریک و خوشامد میگم.
بسیار ممنون و سپاسگزارم

