نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

باران...

بازم بارون بارید و هوا ، عطر بهار گرفت...خدا رو شکر این چند روز هوا و آسمون خیلی خوب بود...رفتم قدم زدم امشب هم...



وای باران باران

شیشه ی پنجره را باران شست

از دل من اما

چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

آسمان سر بی رنگ

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ

می پرد مرغ نگاهم تا دور

وای باران باران

پرمرغان نگاهم را شست


حمید مصدق



نظرات 1 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 7 اسفند 1396 ساعت 21:58 http://haftaflakblue.blogsky.com/

به به،...حمیدخانِ مصدق
سلام برشما دکترمیم گرامی
پیاده روی،...نوش جان تان باد

خدارحمت شون کنه...
سلام بر شما و ممنون بابت همراهی تون
ممنوووونم ممنووووونم فراواااان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.