نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

عید مبارک!

سلام به همه...


عید فطر بر همه مبارک باشه ایشالا...


ما رفتیم فعلا...


شاد باشین و سرحال...


خداحافظ همگی...

می ترسم

می ترسم

ببوسمت

به خانه که برگشتی

دهانت بوی شعر بدهد!

مادرت سرت داد بکشد:

باز کدام شاعر ولگرد

تو را بوسیده است...



لطیف هملت

غمگینم...

غمگینم...


چونان پیرزنی که


آخرین سربازی که از جنگ بر می گردد


پسرش نیست...




مایاکوفسکی

دلم گرفته است...

دلم گرفته است...

دلم گرفته است...

به ایوان می روم و انگشتانم را بر

پوست کشیده ی شب می کشم

چراغ های رابطه تاریک اند

چراغ های رابطه تاریک اند


کسی مرا به آفتاب معرفی نحواهد کرد

کسی مرا به مهمانی گنجشک ها

نخواهد برد

پرواز را بخاطر بسپار

پرنده مردنی ست...



فروغ فرخزاد

دچار

دچار یعنی

عاشق

و فکر کن که چه تنهاست

اگر ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد

چه فکر نازک غمناکی...



سهراب سپهری/هشت کتاب