نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

"برف"

زمستان مهربان اندک اندک از شهر رخت می کشید که گویی دوباره هوای برگشتن به سرش زد,مشهدی که امسال اصلا روی نشستن برف بر شاخسار های درختان را بر خود ندیده بود بالاخره روی سرد زمستان را به خود دید و چه سرمایی...شب سه شنبه بود که حدود ساعت یک به بیرون نگاهی انداختم و متوجه اندک برفی شدم که روی چمن های اطراف نشسته بود با خودم گفتم این هم از همان برف هاییست که هیچ بخاری ازشان بلند نمی شود!!...اما برفی بود که اتفاقا خیلی هم جالب شد...!!

صبح که بیدار شدم دیدم که انگار زمستان دامن سفید و مخملین خودش را بر فرش زمین پهن کرده...واقعاد عالی بود...عصر بعد از کلاس با دکتر علیرضا رفتیم برف بازی و حسابی یخ کردیم...خیلی حال داد...بعدشم رفتیم کافه تریا و یه چایی داغ نوش جان کردیم و گرم شدیم و بعدش تا خوابگاه پیاده روی کردیم...هوا عالی بود...

امروز هم که با دکتر صادق از مشهد برمی گشتیم دیدیم که قبل مشهد برف خیلی خیلی باحالی روی کوهسارها نشسته بود...اون قدر دوست داشتم که توی اون سرما برم از اون کوهسارها بالا و یه چن تا نفس عمیق در دل ابرها و بین قله های سر به فلک کشیده ی پر از برف بفرستم داخل ریه هام...ولی نه مجالش بود و نه امکانش...به هر حال هرچند که دی ماه و بهمن ماه مشهد خیلی حال و هوای زمستونی نداشت ولی این اسفند واقعا یه چیز دیگه بود...خیلی خوش گذشت...دم اسفند گرم...!!



  



          



نظرات 4 + ارسال نظر
rouhi شنبه 23 اسفند 1393 ساعت 22:22 http://koushesalam.blogsky.com

سلام داداش...
خوش بحالت که امسال برف دیدی...
ما که چشمون ب برف زمستون روشن نشد...
خودت که میدونی... ای کاش شهر خودمونم برف بیاد...
هنوز چند روز دیگه مونده...

سلام رفیق...
آره...چیزی که دل منو توی اون همه برف سوزوند این بود که شهر خودمون امسال برف نیومد...یاد پارسال افتادم که بهمن ماه چه برف باحالی اومد...یادش بخیر...

هوا شنبه 23 اسفند 1393 ساعت 16:52

اره دوستم تازه از زیارت برگشته گفت هوا سرد بود اما نپرسیدم برف بود یا نه

هوا سرد بود...ولی خداییش ارزششو داشت...بهمن ماه هوا نسبتا گرم بود....ولی گفتم اسفند واقعا مشهد روی زمستونو به خودش دید...

قاصدک جمعه 22 اسفند 1393 ساعت 12:15

ممنون از حضورتون در وبم
امیدوارم سالی که داره میگذره و تموم میشه براتون سال خوبی بوده باشه
و همچنین در سال جدید براتون بهترین هارو آرزو دارم

منم از شما متشکرم...
من هم امیدوارم سال خوبی رو گذرونده باشین و ایشالا سال پیش رو براتون بسیاربسیار عالی باشه...

مینا جمعه 22 اسفند 1393 ساعت 09:54 http://taraze-roozaane.blogsky.com/

سلاام..
کاملاا مشخصه از زیبایی های طبیعت خیلی لذت می برین!...بسی عاالی و زیبا...
منم عاشق طبیعت بکر و زیبایی های اونم...
یک نشاط و سرزندگی ب آدمی میده ک بلافاصله فقط شکر یزدان ب جا میاره...
راستی پسر عمه ی منم دانشجوی پزشکی مشهده ولی یه ترم از شما عقب تره!...محمد عمه ی من ترم بهمن رفته کلاس...در هر صورت موفق و با نشاط باشین همیشه...

سلام...
وقتی زیبایی های طبیعت اطرافم رو می بینم,چه کویر باشه,چه برف و بارون,انگار تازگی و طراوت در وجودم جاری میشه...
دوستای من علاوه بر هم ترمی های خودم از بچه های ترم بهمن هم هستن...خوشحال میشم با دکتر آشنا بشم...
ممنون از لطفتون...موفق و سالم باشید...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.