نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

دوست

صبح امروز کسی گفت به من:

تو چقدر تنهایی...

گفتمش در پاسخ:

تو چقدر حساسی...

تن من گر تنهاست

دل من با دلهاست

دوستانی دارم

بهتر از برگ درخت

که دعایم گویند و دعاشان گویم

یادشان در دل من

قلبشان منزل من

صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق

تو دلت سبز

لبت سرخ

چراغت روشن

چراغ روزیت همیشه چرخان

نفست داغ

تنت گرم

دعایت با من...



سهراب سپهری

نظرات 1 + ارسال نظر
تحول دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 15:40 http://leyla-taraghi.blogsky.com

سلام

بسیار زیبا و دلنشین

مث همیشه انتخاب مطلبتون عالی

سلام...
سپاس از لطفتان...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.