ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
صدای رادیو ی تاکسی اونقدر کم یود که چیز واضحی شنیده نمی شد فقط معلوم بود که رادیو روشن است.از راننده پرسیدم :می فهمین چی میگه ؟راننده گفت :نه...نمی خوام هم بفهمم!
گفتم چرا خاموشش نمی کنین؟
راننده گفت:دوست دارم یه صدایی باشه عادت دارم تو خونه هم همیشه رادیو روشنه
پرسیدم خانومتون اینا اذیت نمیشن؟
گفت :خانمم فوت شده...بچه هام هم دوتاشون خارجن یکی شون هم شهرستانه
به راننده نگاه کردم پیر بود
گفتم یعنی تنها زندگی می کنید؟
راننده گفت :تنها
پرسیدم :سخت نیست؟
راننده گفت :نه...بعد گفت:اصلا...فقط دلم براای اونایی که مردن تنگ شده
بعد لبخندی زد و پرسید:خنده داره آدم تو سن من دلش برای پدر و مادرش تنگ بشه ؟
گفتم نه
راننده گفت من دلم برای همه تنگ شده ...پدرم مادرم ...زنم...عموهام ...عمه هام...خاله ام...دایی هام ...بچهه هاشون...
بعد دوباره لبخند زد و گفت:ان ور چه خبره ...همه اون ورن...
به پیرمرد که هنوز لبخند به لبش بود نگاه کردم و فهمیدم که چرا مادربزرگم از مرگ نمی ترسید...
سروش صحت
سلام..
جالب بود...
سلام...
ممنون...
سلام.
مطلب جالبیه...
یه بنده خدایی هم می گفت:
من هر وخ دلم واسه داداشام و رفیقام تنگ میشه، یه خلاف می کنم، چند روزی میرم زندان...
می گفت: آخه داداشام همه اونجان، من اینجا کسی رو ندارم...
سلام...
ممنون داداش...
والا ادم باید سعی کنه پیش رفیقاش باشه!حتی اگه زندانن!!!
سلام براتون آرزوی سلامتی و شادکامی دارم
در ضمن شما چند روز اصلا مطلب نمیذارید وقتیم که میذارید آدم میمونه به کدوم نظر بده مطالبتونو همشو خوندم زحمت کشیدید و موفق باشید
سلام...
حس مطلب گذاشتن یهویی هست نمیدونم چرا!!
کلا واسه این میذارم که خونده بشه....حضور شما برای من نشانه ی لطف شما هست...نیازی به نظر دادن در هر پست نیست...همین که سر می زنید واسه من کافیه...
ممنون از همراهیتون...
سلام
جالب بود خیلی...
سلام...
ممنون