نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

قدم زدن

امشب بارون شروع کرد به باریدن...خوب هم بارید...ساعتای یه ربع به یازده به سرم زد که برم بیرون و دور پارک یه دوری بزنم و برگردم...لباس پوشیدم و گوشی و هدفون رو برداشتم و زدم بیرون...قبل این که برم بیرون ، مامان گفت چتر با خودت بردار! گفتم نمی خواد...فکر کنم بارون ناراحت میشه وقتی چتر استفاده می کنیم!مگه نه!؟ مگه ما وقتی خودمون ، یه هدیه ای به بقیه میدیم ، یه آهنگیو واسه کسی میفرستیم و اون طرف ، پسش میده یا قبولش نمی کنه ، ناراحت نمیشیم!؟ بارون هم همینه پس!

موقع قدم زدن می خواستم آهنگ گوش بدم که دیدم صدای بارون قشنگ تره...به صدای بارون گوش دادم...صدایی که این موقع شب ، خیلی خوب آدمو پرت میکنه توی بعضی خیالات...

یاد سه سال قبل افتادم...یادمه توی همین بهمن ماه ، برف اومد ، اون سال من کنکور داشتم و طبقه ی بالا درس می خوندم...همون شبی که بعد شیش سال ، برف بارید ، لباس پوشیدم و رفتم بیرون تا قدم بزنم...خیلی شب خوبی شد...می بینی که هنوزم که هنوزه یادمه ...حتی شاید تک تک لحظه هاشو...یادمه اون شب هیشکی بیرون نبود...فقط من بودم که روی برفای تازه ، قدم میزدم...فقط رد پای خودم روی زمین می موند...یادمه اون شب به خیلی چیزا فک کردم...به همون چیزایی که امشبم موقع قدم زدن ، زیر بارون بهشون فکر می کردم...می بینی!؟  از اون شب ، تا امشب خیلی چیزا تغییر کرده...خیلی چیزا...خیلی چیزا...ولی یه چیزایی هم برام مث روز اول باقی مونده...یه چیزایی که تا آخر عمر باهام باقی می مونه...یعنی ، امیدوارم که باقی بمونه...

یه چند دقیقه ای زیر بارون قدم زدم...خیسِ خیس شدم...بعد هم برگشتم خونه...ولی با آدم قبل از قدم زدن خیلی فرق داشتم...یعنی بازم امیدوارم که یه فرقی داشته باشم!


یک جایی ، حمیدرضا غفاریان قشنگ می گوید که:


صبح من خیر شود

از پس یک خنده ی تو

ای خوش آهنگ ترین صوت هَزاران! 

تو بخند!

چو بخندی

همه غم های جهان محو شود

ای دل انگیز ترین نغمه ی باران!

تو بخند...



یک آهنگی شنیدیم از علی زند وکیلی عزیز...به نام «لحظه ی شیرین» ...پسندیدیم! شما نیز بشنوید!خوب است!

نظرات 5 + ارسال نظر
Aurora چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت 15:13

چه خوب حس خیلی خوبی داره قدم زدن زیر بارون...
و حتی خیس شدن
مثل همیشه عالی بود
راستی اگه خودتون اهنگاتون رو دانلود میکنید!! لینکش رو اینجا هم بذارید من هی یادم میره سرچ کنم دانلود کنم!!!!!
موفق و سلامت باشید

ممنونم ازتون
الان چون بیشتر آهنگا رو از توی کانالای تلگرام دانلود میکنم دیگه مسلما نمیشه لینکشون رو گذاشت اینجا ولی اگه از سایتا دانلودشون کردم میذارمشون حتما

ممنونم از همراهی تون...شمام شاد و تندرست باشین

لونااااااااا شنبه 30 بهمن 1395 ساعت 22:00 http://Toybox.blogsky.com

میگمااااا،،من روزی دوبار میام وبلاگتون سر میزنم ببینم اپ کردین یا ن!اپ کنین دگ چشم منتظریم!

سلام
باشه سعی می کنم بنویسم
ممنونم که سر می زنین...

سعید جمعه 29 بهمن 1395 ساعت 13:34 http://saeed1372.blogsky.com

شهر ما که شده نحس بارون میاد ن برف تا ده کیلومتریش میبینی حتی یکمم شده برف و بارون اومده اینجا که میرسن قعط میشه

برعکس شهر شما ، خدا رو شکر شهر ما این چند روز فقط داره بارون میاد!اصن عجیبه برای شهر کویری ای مثل شهر ما که این قدر بارون بیاد!

لونااااااااا سه‌شنبه 26 بهمن 1395 ساعت 23:50 http://Toybox.blogsky.com

چ خوب...بارون....
گاهیم باید محدودیتارو شکست و سبک بال زیر بارو قدم زد...
بوی نم بارون ک اصن ی چیز دیگه س...
حس خوبی داشت این پست

آره بارون خیلی خوبه...
بارونه و قدم زدن و خیس شدنش...
ممنونم از همراهی تون!

roz سه‌شنبه 26 بهمن 1395 ساعت 23:38

من باروون رو توی زمستون دوست ندارم حرصم در میاد وقتی از آسمون انتظار برف دارم ولی باروون میبارونه
من باروون رو توی پاییز دوست دارم

آهنگ مورد نظر رو هم در اینده ای نزدیک حتما گوش فرا میدهم

ما منطقه مون یه مقدار گرم و خشکه...برا همین از آسمون انتظار داریم ک فقط بباره! و خدا رو شکر دیشب هم خیلی خوب بارید...
ممنون از همراهی تون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.