نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

کوکب خانم...

کوکب خانم ، دخترخاله ی بابا بود و رفیق صمیمی بی بی ...یه خانم خوش اخلاق و مهربون ...یادمه همیشه از بچگی می رفتیم خونه شون برای عید دیدنی یا مراسمای دیگه...تنها چیزی هم که ازش به یادم مونده ، خنده ها و مهربونی هاش بود و برخورد خوبش...توی یکی دو سال گذشته ، فقط عید ها تونستیم بریم خونه اش...به من می گفت آقای دکتر...خجالت می کشیدم و می گفتم هنوز زوده و...بعد از عید بود که مریض شد و خیلی زود ، خیلی خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو می کردم پرکشید و رفت...امسال ، اولین سالی هست که برای عید دیدنی به خونه اش نمی ریم...اولین سالی هست که نمی بینیمش...اولین سالی هست که برامون ، با اصرار چایی دم نمی کنه ...

کوکب خانم رفت ، و مطمئنم که الان ، حالش توی اون دنیا خوبه ، مطمئنم که الان هم ، اون لبخند قشنگش روی لب هاش هست...و مطمئنم که بعضی وقتا ، یهویی برام دعا میکنه ، چون خیلی خیلی یهویی ، به یادش می افتم و دلم براش تنگ میشه...مثل الان...مثل این روزا که اولین عیدی هست که بدون اون میخواد تحویل بشه...

نظرات 3 + ارسال نظر
roz شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 17:58

اخی خدا بیامرزه کوکب خانوم رو
روحش شاد
حسرت به دل موندم یکی منو خانوم مهندس صدا کنه

ممنونم خانم مهندس...!
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه خانم مهندس...

لونااااااااا شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 01:22 http://Toybox.blogsky.com

آخییی...
دلم گرفت...
روحشون شاد...
حتما با خوبیهایی ک داشتن،جاشون اون دنیا بهتره از اینجاس...
کاش منم اگ پیر شدم،آدما اینجوری ب خوبی ازم یاد کنن....
ههههیییی....

منم دوست دارم بعد مردنم ، همه به خوبی ازم یاد کنن...کاشکی بتونم ...

الهام شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 01:12

خدا همه ی رفتگانو رحمت کنه
روحشون شاد

ممنون ازشما...
خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.