نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

این روزا!

خب ، کم کم هم بهار داره تموم میشه و هم ماه رمضون...هر دو تاش برام تازگی ها و اتفاقات خاص خودش رو داشت... این روزا شدیدا دلم می خواد یه مشغولیتی برا خودم داشته باشم و سرم گرم باشه!چمدونم ، جلسه ای ، ورزشی ، کاری ، ولی هیچ کدوم دور و برم وجود ندارن و به ناچار ، وقت خودم رو با تمیز کردن اتاق و خوندن کتاب و فیلم دیدن و یه کم دور زدن پر می کنم! هرچند ، باید این روند رو بشکنم!

یه نکته ای که خیلی من رو ناراحت می کنه ، اینه که بعضی وقتا توی خودم ، یهو ویژگی های بعضی از دور و بری هام رو می بینم که هیچ وقت از اون خصوصیاتشون خوشم نمی اومده ، ولی خیلی یواشکی و زیرپوستی ، بر اثر مجاورت و هم نشینی با اون ها ، توی اخلاق و رفتار و برخوردم  وارد شده ! و بعد از چند وقت که به خودم نگاه می کنم ، می بینم ای دل غافل ! همون رفتاری که ازش متنفر بودی ، توی خودت هم بوجود اومده! و باز باید یه مدت وقت صرف کنی تا اون جرثومه رو از وجودت خارج کنی  و خودت رو آزاد کنی! و این خیلی بده !

چمی دونم ، شاید راهکارهایی هم واسه کم کردن  این تأثیرپذیری وجود داشته باشه! مثلا این که رابطه مون رو با اون آدما ، کم  کنیم یا اصن قطع کنیم! که فکر نمی کنم امکان پذیر باشه ، چون عمدتا دوستای صمیمی مون هستن و نمیشه کنار گذاشتشون! یا مثلا مستقیم و رو در رو بهشون بگیم که فلان ویژگی اخلاقی و رفتاریت درست نیست و یا مثلا من نمی پسندمش! لطفا وقتی با من صحبت می کنی یا من رو می بینی ، اون رفتار رو انجام نده و... که خوب باز این روش هم می تونه خوب باشه و هم بد! خوبیش اینه که اگه آدم معقولی باشه ، قبول می کنه و اگه هم آدم معقولی نباشه ، می تونه از سر لجبازی ، اون رفتار رو بیشتر و شدید تر انجام بده !‌که باز البته این جا هم یه راهکار هست و اونم اینه که رابطه رو کم کم ، کاهش بدی تا بیشتر از اون ، اعصابت رو خرد نکنی!

خوب ، فکر کنم خیلی خوب شد که یهویی اومدم و فی البداهه ، این مطلب رو نوشتم! همینطوری یهویی یه مسأله ای از پستوی ذهنم بیرون پرید و باز همین طوری یهویی تر ، راهکارهاش به ذهنم اومد!!


اگه شما هم راه حلی در این باره دارین ، راهنمایی کنین  

نظرات 4 + ارسال نظر
لوناااااااااااا پنج‌شنبه 29 تیر 1396 ساعت 22:18 http://toybox.blogsky.com

سلام سلااام..خوبین؟سلامتین؟ با گرما چ میکنین؟ البته مشهد ک فک نکنم خییییییییییلی گرم باشه،چجوریاس اب و هوا؟
چقددددر آپ کردییییین! چقده پسته رمز داااار.اگه خصوصی نیستو منم میتونم در جریاناتش شریک باشم ب منم رمز بدیییین.
چخبر از امتحاناااا و کورسای ناتمام؟خوب پیش میرن انشالله؟

سلاااام!! ممنونم خوبم! شما خوب هستین!؟
فقط زیر کولرم فعلا که!‌البته الان خونه ام!‌کلاسا رو تا حد زیادی بپیچونم به احتمال زیاد!! ولی خونه از مشهد گرم تره!‌ولی خوبیش اینه که دیگه خونه اس!!
فعلا که باز کورس قلب شروع شده و کلاس داریم...باز دو سه هفته دیگه امتحان و بدبختی و پشیمونی این مسائل!!

roz سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 02:52

خوب حالا کم کم تابستون هم داره تموم میشه و این وبلاگ هم جایی شبیه متروکه شده ...لااقل قدیما یه دوتا دونه کتاب معرفی میکردید ....

سلاااام
ببخشید دیگهههه...درگیر امتحان و کلاس بودم توی این یکی دو هفته...نشد زیاد سر بزنم!
ایشالا مینویسم باز

roz جمعه 2 تیر 1396 ساعت 10:54

سلاااااااااام
راهکار هات کاملا غلط ×××××××
تو این پست هیچ امتیازی به شما تعلق نمیگیره ..... یعنی چی بری بروبر تو صورت شخص مقابل نگاه کنی بگی من از این رفتارت بدم میاد!!!!!! واقعا کهه!!!
اگر در بند در مانند در مانند !!!!

سلااااام
عهههههه...عاقا من قبول ندارم! بابا خوبه دیگه ، آدم باید با رفیقاش اون قدر روراست باشه که بتونه ازشون انتقاد کنه دیگهههههه!!
البته فک کنم شما درست میگین ، خیلی وقتا نمیشه رو در رو انتقاد کرد!

aurora سه‌شنبه 30 خرداد 1396 ساعت 23:46

سلام چه خوب آپ میکنید:)

راستش این منع کردن خیلی چیز بیخودی هست! من تا الان اخلاق هر کی رو منع کردم! چند وقت بعد(حتی سالیان بعد) دیدم سرم اومده:|

البته هم نشینی تاثیر داره! خیلی سخته شخصیت آدم نفوذ ناپذیر باشه:|

سلام...مرسی از این که سر می زنین کماکان منتظر آپ کردن وبلاگ تون هستیم!

آره منع کردن کلا به نظرم فایده چندانی نداره! و این که به قول شما ، این بلاها سر خودمون هم میاد ، خودمم تجربه اش کردم!
این هم نشین خیلی چیز مهمیه...پسر نوح با بدان بنشست و این حرفا...!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.