نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

هیچ

پریشب ، افطار رفتیم کوه سنگی ، جمعمون جمع بود ، هوا هم بعد بارون و تگرگ روز قبل ، حسابی خنک و تمیز بود...بعد افطار ، یه کم قدم زدیم ، و پنج دقیقه ای هم با «ت»‌ قدم زدم ، و حرز رو برام آورده بود که ازش تشکر کردم و یه کم درباره ی گل یاس و پیچ امین الدوله و تفاوت شون صحبت کردیم ، و کلی بوته ی پیچ امین الدوله دیدم که عطر گلهاش واقعا واقعا واقعا عالی بود...

دیروز ، از چهارساعت و نیمی که توی راه بودم ، چهار ساعتش رو فیلم دیدم!‌ دو قسمتِ‌ اول چرنوبیل رو دیدم ، که واقعا قشنگ بود...از سوم راهنمایی که یه مطلبی توی کتاب مبتکران علوم خونده بودم درباره ش ، یه چیزایی میدونستم از حادثه اش...و همیشه با خودم ابعاد فاجعه رو میسنجیدم...دیروز که این سریال رو دیدم ، فهمیدم چقدر میتونه خساراتش گسترده و غیرقابل باور باشه...خیلی تمیز ساخته ن این فیلمو...بعدشم چند قسمت فرندز دیدم که خیلی چسبید!

دیشب ، وسطای شب با «ر» رفتیم بیرون...کافینو رفتیم و دور زدیم توی پارک...به یاد قدیما و شب های تابستون و ماه رمضون های گذشته...مخصوصا دو سال قبل که بیشتر ماه رمضون رو خونه بودیم و شبا ساعتای ۱۰-۱۱ از خونه میزدیم بیرون و میرفتیم قدم میزدیم ، توی هوای خنک شبای شهر نیمه کویری...! و حرف میزدیم و حرف میزدیم و حرف میزدیم...تا سحر بیرون بودیم گاهی...دیشب هم هم! 

مزایای منزوی بودن رو تموم کردم ، شاید جزو معدود کتاب هایی باشه که سال ها بعد دوباره بخونمش...کتاب قشنگی بود

یک شنبه بخش رو که پیچوندیم ، یه ساعت رفتم کافه کتاب آفتاب ...هیشکی نبود...تک و توک مشتری هایی می اومدن و میرفتن...یه چرخ خیلی خوب زدم وسط کتابای فرانسه و آمریکا و ... آخرش ، قهرمان فروتن از بارگاس یوسا رو خریدم. امیدوارم کتاب خوبی باشه. منتظرم یه روز بتونم برم تهران و از بازار کتاب میدون انقلاب چند تا کتاب خوب و با قیمت ارزون تر و چاپ اصلی تر پیدا کنم و بیارم . 

دیروز کتاب «زنی که دیگر نبود...»‌ از پیر بوالو و توماس نارسژاک رو شروع کردم . کتاب «سرگیجه» شون رو چند ماه قبل خونده بودم. ژانر جنایی قشنگی داشت و همین باعث شد این کتاب رو هم بخونم. فیلم هاشون هم ساخته شده و فیلم های خوبی هم از آب دراومده ، مثل فیلم سرگیجه ی هیچکاک.


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 14 خرداد 1398 ساعت 17:32

به خونه و
خنکای شبهای شهرنیمه کویری خیلی خوش برگشتین دکتر میم جان:امیدوارم حسابی بهتون خوش بگذره❤سلام وعرض ارادت مارو هم خدمت همه عزیزان و بروبچه های آسمون (خوشه پروین و...باقی بروبچ و..)برسانید
دستتون درد نکنه بخش رو پیچوندین
بله.عطر بوی پیچ امین و
یاس رازقی خیلی متفاوتِ...این دو بزرگوار بسی حال دگر کننوالبته اگه پیچ امین با اقاقیاها ترکیب بشه.یک رایحه ی لامذهب تشکیل میشه و..

ارادتمندیم و دعاگو ، زیر سقف آسمون شب کویر
اتفاقا دراین ایام اوایل ماه شوال که سرکار علیه ، ماه محترم مزاحمت نوری کمتری برای آسمون شب ایجاد می کردن ، تونستیم صورت فلکه ی فخیمه ی کژدم رو مشاهده کنیم ، و همچنین در معیت شون ، جناب مشتری و سرکار زحل رو ، که بسیار زیبا هم بودند الحق و الانصاف!
بله ، ایشالا خدا قسمت کنه یه گلدون گل یاس بتونم تهیه کنم برای اتاق ، که عطرش همیشه دم در سلول های مغزم بپیچه!

احوالات تون بهاری و تن تون سلامت!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.