نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

نسیم کوهسار

اینجا ، صفحه ایست برای نوشتن حرف هایی که گاه ، درون ذهن آدم ورجه وورجه می کنند! و برای نوشتن حرف هایی که هیچ گاه ، بر زبان نیاورده ایم!

سر به سر

سر به سرم نگذار

سر

بر شانه ام بذار

دلتنگم...



افشین صالحی

دوستت دارم...

من به هفت زبان زنده ی دنیا

دوستت دارم

عمرم اگر کفاف دهد

به زبان های از یاد رفته هم

دوستت خواهم داشت...!



مجید شفیعی

رفت و آمد

بیا با همه رفت و آمد نکنیم

مثلا

وقتی می آیی

نرو...!


سید مهدی مشتاقیان

دل

از قول من

به باران بی امان بگو

دل اگر دل باشد

آب از آسیاب علاقه نمی افتد



سید علی صالحی

ماه

تو ماه را

بیشتر از همه دوست می داشتی

و حالا ماه هر شب

تو را به یاد من می آورد

می خواهم فراموشت کنم

اما این ماه

با هیچ دستمالی

از پنجره ها پاک نمی شود...



رسول یونان

گل و خار

خار خندید و به گل گفت :"سلام"

و جوابی نشنید


خار رنجید ولی هیچ نگفت!

ساعتی چند گذشت...


گل چه زیبا شده بود...

دست بی رحمی نزدیک آمد...

گل سراسیمه ز وحشت افسرد!


لیک آن خار در آن دست خزید

و گل از مرگ رهید

صبح فردا که رسید

خار با شبنمی از خواب پرید...


گل صمیمانه به او گفت "سلام"


گل اگر خار نداشت

دل اگر بی غم بود

اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود


زندگی , عشق , اسارت ,قهر و آشتی

همه بی معنا بود...



قیصر امین پور

بیداری

روزی بر گونه های این مملکت بوسه ای

و بر بالینش این یادداشت را می گذارم و می روم

آنقدر زیبا خفته بودی بودی که نتوانستم بیدارت کنم!



عزیز نسین

مولانا




گر ببینی ناکسان بالا نشینند عیب نیست
روی دریا کف نشیند قعر دریا گوهر است

صائب تبریزی

شاعر این بیت ، حضرت صائب هست که در تصویر به اشتباه مولانا درج شده است